محمد یزدانمحمد یزدان، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

محمد یزدان نفس مامان

آزمایشهای ژنتیک

               مامانی وبابایی چون دختر عمو وپسر عمو هستن باید آزمایش برن که مبادا من مشکلی داشته باشم طفلی مامانی خیلی استرس داشت سوره انعام رو خوند، یاسین  و کلی صلوات وزیارت عاشورا نذر کرد تا من سالم باشم ممنونم مامانی  شکر خدا همه چی خوب بود ، تازه دکتر سونو منو به مامانی نشون داد اونم کلی ذوق کرد بعدشم یکسره برگه سونو دستش بود واندازه هام رو انداز و ورانداز میکرد   ...
25 بهمن 1391

دو خبر خوب

                هورااااا هوراااا قراره دو دوست دیگه هم به جمعمون اضافه بشه اول خبر اومدکه زن دایی احسان هم حامله ست وااااای چقدر خوشحال شدم وقتی مامان جون خبر رو به مامانی می داد من توی شمک مامانی بشکن می زدم نی نی دایی جون هم 40 روز از من کوچیکتره،دومین نی نی عمه هاجر بود که دو ماه از من کوچولوتر بود، آخی دارم احساس بزرگی می کنم میتونم بهشون دستور بدم ...
25 بهمن 1391

پلاسنتای قدامی

                                   همانطور که همه چیز این دنیا گذراست ویار مامانی هم تموم شد وحالش بهتر شد اما توی سونوگرافی مشخص شد که مامانم یک سری مشکلات داره که باید استراحت داشته باشه کلی کلمات قلمبه سلمبه توی برگه نوشته بود که من متوجه نشدم تا براتون بگم ...
25 بهمن 1391

ویار مامانی

                   مامانی من این دفعه تصمیم گرفت که با ویارش مبارزه کنه آخه سر حاملگی خواهرجونی هر چی می خورده بالا می آورده! البته چشم شما روز بد نبینه این دفعه مامانی من حالش از دفعه قبل هم بدتر بود از همه چیز بدش می اومد، هیچی نمی خورد اما یکسره حالت تهوع داشت وبالا می آورد ، طفلی مامانم خیلی اذیت شد!!! ...
25 بهمن 1391

اولین تپش زندگی

                                                                     سلام  سلام صدتا سلام امروز میخوام با کمک خاله جونم وبلاگم رو بنویسم بذارین از اول اولش براتون بگم یعنی از وقتی من نبودم..... آره مامانی وبابایی تصمیم داشتن وقتی یکتاجون خواهر گلم کلاس اولش تموم شد به فکر اومدن یه بچه ی دیگه یعنی م...
25 بهمن 1391