پسر لوس!!!
مامانی بهم میگه تو خیلی پسر لوسی هستی من که نمیدونم منظورش چیه؟!! من وقتی خوابم
که خوابم وباید تو خونه سکوت کامل باشه تا بتونم درست حسابی بخوابم وگرنه خواب خرگوشی دارم
وبا اندک صدایی بیدار میشم اما وقتی بیدار میشم باید یکسره مامانی پیشم بشینه وباهام حرف بزنه، آخه
چیکار کنم علاقه زیادی به مصاحبت با دیگران بخصوص مامانی دارم اینطور که من فهمیدم ارتباط اجتماعی
خوبی دارم وخیلی زود با بقیه ارتباط برقرار میکنم مثلا یه شب که دور همی خونه ی عمو رضا بود کلی با امیر عباس حرف زدیم به قول مامان امیرعباس از دست مامانامون که چقدر لباس تنمون میکنن درد دل کردیم!!!
یه شبم که محمدرضا جون اومده بود خونه مون با همدیگه حرف زدیم البته بیشتر من حرف می زدم ومحمدرضا جون فقط می خندید اونقدر که بقیه گفتن محمدرضا داره غش میکنه از خنده!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی