آخرین زیارت من تو دل مامانی
مامانی با بابایی و مامان جون قبل از رفتن به بیمارستان به حرم رفتن ، مامانی کلی برای سلامتی من
وخواهر جونی دعا کرد توی اون مکان مقدس از خدا جون خواست که من سالم به دنیا بیام
بعدش رفتن بیمارستان ، بابایی تشکیل پرونده داد مامانی هم به همراه مامان جون رفتن به بخش زایشگاه
عمل مامانی ساعت 2 بعد ازظهر بود ومامانی از 10 صبح تا 2 بعد ازظهر کلی وقت داشت اونجا با چند نفر
دوست شد که همه شون یا نی نی به دنیا آورده بودن یا قرار بود به دنیا بیارن . مامانی مهربونم همونجا روی
تختش هم واسم زیارت عاشورا ، دعای توسل و قرآن خوند تا اینکه بردنش اتاق عمل...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی